جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ ۱۵:۰۳

جزییات مقاله

آب

 
به نام خدا
آب؛ اصلی ترین عنصر خلقت و مایه حیات است که در موضوعات مختلف در نهج البلاغه به کار رفته است(برای نمونه ای از طبقه بندی موضوعات نک: معادیخواه، صص 5-20) 
1. آفرینش آب و پدیده های آفریده از آب، راه خداشناسی
آب از اصلی ترین عناصر آفرینش است که اساس خلقت کائنات قرار گرفته است(برای نظریه ها نک: پاکتچی، 96-100). خلقت با محوریت هوا، آب، باد در خطبه 1 نهج البلاغه به گونه دقیق به تصویر کشیده شده است: «. . . خداوند با شکافتن طبقات فضا، هوا را آفرید و در آن آبی روان ساخت؛ آبی با امواج متلاطم شکننده که بر پشت بادی طوفانی قرار گرفته و تحت تسلط باد، حد و مرز آن مشخص شد . . . » (دشتی، 21). برخی شارحان معاصر، این تعابیر را با نظریه های جدید در خصوص آفرینش جهان از توده فشرده گازهای متراکم، قابل تطبیق دانسته اند(نک: مکارم شیرازی، 1/142).
بر اساس روایتی منقول از امیرالمؤمنین (ع)، آسمان ها از بخار آب، زمین از کف روی آب و کوه ها از موج ها آفریده شده اند (ابن بابویه، 2/593). خداوند با سکون آب مواج، خشکی های زمین را گستراند(خطبه 91). ریشه کوه ها در آب است و خداوند زمین را در میان امواج متلاطم نگه می دارد (خطبه 211) و زمین با تدبیر الهی آبیاری می گردد (نک: خطبه 91) 
آفرینش آدم (ع) از خاکی از قسمت های گوناگون زمین و افزودن آب به آن به تفصیل در بیان امیرالمؤمنین (ع) آمده است؛ آبی که خاک را به گلی خالص و آماده تبدیل کرد و اندام و اعضای آدمی را تشکیل داد (خطبه1). فرشتگان، آفرینشی متفاوت از انسان ها دارند و آفرینش آن ها با آب پست نیست (خطبه109)
خداوند به تعداد قطرات آبها عالم است(خطبه178)؛ اگر فرد دل خود را از هر آنچه غیر خداست، پاک نماید و با تفکر و اندیشه به چگونگی آفرینش پدیدهها، آسمان و زمین که بر روی امواج آب گسترده شده بنگرد، متحیر میشود(خطبه160).
2.آب، مایه حیات و  زندگی: تمثیل حق و هدایت  
اعمال انسان رویش دارد و هر روینده ای به آب نیاز دارد و آب ها مختلف است؛ شیرینی میوه و نیکو بودن شاخ و برگ درختان، به آبیاری نیکو و اندازه برمیگردد (خطبه154). در واقع هر عملی نیازمند وسیله ای است که به سرانجام برسد و چون جایگاه عمل، قلب و دل است، باطن اعمال نسبت به اخلاص و ریا متفاوت خواهد بود. و مراد از تفاوت آب ها، همین است(ابن میثم بحرانی 3/252؛ ابن ابی الحدید، 9/180) .
زندگی «چون آبی است که از آسمان فرو فرستادیم...»(کهف/ 45؛ خطبه 111). تشبیه زندگی به آب باران که سبب رویش میشود اما طی فرآیندی روییدنیها خشک و نابود میشوند. ناپایداری حالات دنیا از خوشی و سختی را میرساند. از طرفی به کارگیری این تمثیل از قرآن توسط حضرت به جهت تبیین دنیا است؛ آنجایی که روی زیبای خود را برای دوستدارانش نمایان میکند، سپس به گونهی مخالف حالت قبل، رخ مینماید(ابن میثم بحرانی، 3/86-87).
حضرت علی (ع) به جهت عبرتگیری از اوضاع زمان بعثت پیامبر، در ترسیم آن روزگار از تعبیر فروخشکیدگی آب حیات استفاده میکنند. زندگی آن دوره را به مانند درختی میدانند که هم به لحاظ ظاهری و هم به لحاظ ثمردهی، بی اثر است؛ چرا که نشانهای از هدایت وجود ندارد (خطبه 89؛ نیز نک: کلینی، 1/60؛ برای اغورار یا اعوار نک: ابن ابی الحدید، 6/387؛ شوشتری، 2/178)
به کارگیری لفظ آب و تبیین فقدان آن، نخست برای بیان نبود مواد اولیه و سرمایه برای کسب و کار است. نیز همان گونه که آب ماده بنیادی برای زندگی درخت و طراوت آن است، تجارت و کسب هم سببساز لذت زندگی دنیوی و ماده بنیادی آن است(ابن میثم بحرانی،2/311-312). 
همچنین باید به ضرب المثلی از امام (ع) اشاره کرد که «آن کس که به وجود آب اطمینان دارد تشته نمی ماند» (خطبه 4، دشتی،33؛نیز نک: طبری، 408) کسی که بر دین حق و راه درست است، به سختیها و مصیبتهای دنیوی با علم به زودگذر بودنشان، اهمیت نمیدهد(شوشتری، 3/15). از طرفی همه افراد جامعه در پاداش و عذاب خداوند شریکند و هر کس راه آشکار را طی کند، به آب که همان حق و هدایت است، رسیده و گمراه نمیشود(خطبه201). همچنین علم به آبی تشبیه شده است که سبب حیات روح می گردد (خوئی، 10/226).
3. آب گندیده و آب دهان مار در قضا
یکی از دشمن ترین آفریده ها نزد خداوند شخصی است که مطالب بیهوده ای در ذهن خود انباشته است و آدم نماها او را عالم می دانند و برای او جایگاهی قائلند. چنین فردی از آب گندیده آن مطالب سیراب میشود(خطبه17). استفاده حضرت از عبارت:«آب گندیده»، بهترین تعبیر برای اندیشههای باطل فردی است که بر مسند قضا مینشیند(ابن میثم بحرانی، 1/316). از منظر امیرالمؤمنین (ع)، دریافت هدیه به جهت بیعدالتی در دادگاه اسلامی، نیز چونان خوراکی است که با آب دهان مار آغشته است؛ از اینرو زهرآگین و کشنده است(خطبه224).
4.آب شور و  تأثیر پذیری شخصیت انسان از آن
حضرت علی (ع) قبل از آغاز جنگ جمل، در نکوهش شهر بصره و مردم آن میفرمایند: «سرزمین شما به آب نزدیک و از آسمان دور است» و به سستی عقول و سفیهانه بودن افکار آنان اشاره میکنند(خطبه14؛ برای مصادر آن نک: شوشتری، 5/497). همچنین پس از پایان جنگ جمل، در مسجد جامع شهر، در نکوهش مردم بصره و روانشناسی اجتماعی آنان به شور و ناگوار بودن آب آشامیدنی آنها و نزدیکی شهر به آب اشاره دارند (خطبه13؛ نیز نک: ثقفی، 2/412). شوری آب و بدبویی خاک در کنار خلق و خوی پست مردمان شهر، پیمان شکنی و دین دورویی، نشان از تأثیر عوامل محیطی در منش و خلق و خوی افراد دارد. امام (ع) از این رو مردم بصره را برای شوری آب آنجا سرزنش میکنند که محلی نامناسب برای زندگی برگزیدند. از طرفی چنین آبی سببساز انواع بیماری و کند ذهنی است(ابن میثم بحرانی، 1/291). بر اساس علم نجوم، زمینهای مجاور دریا، بیشترین فاصله را به آسمان دارند(همو، 1/294) و یکی از روستاهای بصره به نام «ابلّه»، بر اساس دایره معدل النهار، دورترین موضع زمین از آسمان است(شوشتری، 5/497). برخی بر این اعتقادند که چگونگی آب بصره، ارتباطی با عملکرد مردم آن ندارد و معنای ظاهری آن مراد نیست(ابن ابی الحدید، 1/252؛ ابن میثم بحرانی، همانجا).
5. آب بستن بر روی دشمن در جنگ
امیرالمؤمنین (ع)در جنگ صفین، ضمن آموزشهای معنوی به سربازان، آنها را به جهاد تشویق کرده و مذمت فرار از جنگ را بیان میفرمایند. اشتیاق فردی که به واسطهی جهاد، به سوی خدا روی میآورد را همچون تشنه کامی که به آب میرسد، میدانند(خطبه174). در همین جنگ، سپاه معاویه، آب فرات را بر روی سپاه امام بستند. امام ابتدا فرمان تصرف آب را توأم با پرهیز از ذلت در برابر دشمن صادر کردند. ایشان با اشاره به بستن آب از سوی دشمن، آنان را آغازگر ظلم، ستم و عداوت میدانند و یاران را بین تن به ذلت دادن و پیکار مخیّر میگذارند (خطبه51؛ شوشتری، 10/214). البته این آزادی برای انتخاب، امری ظاهری است و به لحاظ روانی ایشان با ترسیم زشتی ترک جنگ، یاران را به نبرد تشویق میکنند(ابن میثم بحرانی،2/135-136). در برخی منابع فقهی با استناد به قول امیرالمؤمنین (ع) مبنی بر عدم حلیت منع آب،  منع کردن  آب از لشکر دشمن، بر حالت اختیار حمل شده است. بر اساس آن، اگر پیروزی و غلبه متوقف بر منع آب باشد، جایز است (شهید اول، 2/32)
مأخذ: ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، 1337ش؛ ابن بابویه، محمد، علل الشرایع، نجف، 1386ق؛ ابن میثم بحرانی، محمد بن علی، شرح نهجالبلاغه، دفتر نشرالکتاب، 1362ش؛ پاکتچی، احمد، «آب در فرهنگ و اندیشه اسلامی»، تأملاتی در مباحث فرهنگ اسلامی، به کوشش مرتضی سلمان نژاد، تهران، 1392ش؛ ثقفی، ابراهیم، الغارات( ط- الحدیثة)، به کوشش جلال الدین محدث، تهران، 1395ق؛ خوئی، میرزا حبیب الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، به کوشش سید ابراهیم میانجی، تهران، 1358ش؛، دشتی، محمد، ترجمه نهج البلاغه، قم،1390ش؛ شریف رضی، محمد، نهجالبلاغه، به کوشش صبحی صالح، قم، 1414ق؛ شوشتری، محمد تقی، بهجالصباغه فی شرح نهجالبلاغه، تهران، 1376ش؛ شهید اول، محمد، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، قم، 1417ق؛ طبری، محمد، المسترشد فی امامه علی بن ابی طالب علیه السلام‏، به کوشش احمد محمودی، قم، 1415ق؛ عبده، محمد، شرح ‏نهج‏البلاغه، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، بیتا؛ کلینی، محمد، الکافی، به کوشش علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، 1407ق؛معادیخواه، عبدالمجید، فرهنگ آفتاب، فرهنگ تفصیلی مفاهیم نهج البلاغه، تهران، نشر ذره، 1372ش؛ مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام شرح تازه و جامعی بر نهج البلاغه، تهران، 1375ش.
                                           
پست الکترونیک را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید