شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ ۰۲:۳۵

جزییات مقاله

انفاق

 
انفاق؛ سفارش خدا و رسول خدا و نوعی تجارت با خداوند است که در نهج البلاغه از آن به سرمایهگذاری برای آخرت و نیز غنیمت و نه غرامت تعبیر شده است. انفاق، مصدر باب افعال از ریشه نَفَق بمعنی سوراخ های زیرزمینی، کم شدن، هزینه کردن، مخفی کردن و پوشاندن  (ابن فارس 8/454؛ فیروز آبادی 2/1227؛ ابن منظور 14/242) وگذشتن هر چیز و از بین رفتن آن با تمام شدن آن چیز است (راغب اصفهانی 1/۵۰۲). انفاق در اصطلاح به معنای بیرون بردن مال از دارائی های خود و قرار دادن آن در اختیار دیگری است که از طرق مختلف مثل صدقه، حبس، هبه و حتی وقف صورت می گیرد(طبرسی ۲/۵۱۵). انفاق، معامله با خداوند از طریق صدقه دادن به مستمندان است. بر اساس فرمایش حضرت علی (ع) خداوند روزی فقرا را در اموال توانگران مقرر داشته است (خطبه 148، ص207). از این رو، هر کس که خدا مالی به او بخشید باید به خویشان خود بخشش نماید و سفره مهمانی خوب بگستراند و اسیر آزاد کند و رنجیده را بنوازد و مستمند را بهره مند کند و قرض وامدار را پرداخت نماید (خطبه 142، ص199). یکی از اموری که در زندگی امام علی (ع) درخشان است و در کنار توحید و نماز و سایر برنامه های دینی و عبادی ایشان قرار دارد انفاق با مال است، تا آنجا که در بسیاری از موارد، انفاق به ایثار و مقدم داشتن دیگران بر خود تبدیل میشد. در یکی از جنگ ها، سرباز دشمن که از کرَم و سخاوت علی(ع) در انفاق، خبرهایی شنیده بود، نزد آن حضرت آمد و شمشیر وی را درخواست کرد؛ حضرت علی(ع) شمشیرش را به او بخشید. او تعجّب کرد که در چنین موقعیتی علی(ع) خود را خلع سلاح کرد، و دشمن را مسلّح نمود، با تعجّب پرسید: آیا در چنین موقعیتی به سؤال من پاسخ مثبت دادی؟ آن حضرت در پاسخ فرمود از کرم نیست که سائل رد شود؛ آن سرباز آن چنان تحت تأثیر بزرگواری حضرت علی(ع) واقع شد که هماندم شمشیر را به زمین نهاد و در حضور علی(ع) مسلمان و هدایت شد (ابن شهر آشوب، 1/298). آن حضرت در وصیت‌ به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام )هنگامی که ابن ملجم به آن بزرگوار ضربت زده سفارش فراوان دربارۀ یتیمان میکند که مبادا آنها را گرسنه نگه دارند (نامه47، ص423). همچنین از سفارشات امام علی (ع) است که در هنگام تهیدستی با صدقه دادن با خدا تجارت کنید (حکمت 258، ص515). انفاق؛ سرمایه گذاری برای آخرت است که در نامه امیرالمومنین(ع) به حارث همدانی به آن اشاره شده است. برترین مومنان کسانی هستند که از سه چیز (خودشان، اهل‌شان و مال‌شان) برای آخرت سرمایه‌گذاری می‌کنند (نامه 69، ص461). امام علی (ع) در بخشی از نامه خود به امام حسن مجتبی (ع) انفاق را غنیمت و نه غرامت دانسته است (نامه31، ص398). امام در رقابت در انفاق و بخل نورزیدن در جود و بخشش، تأکید فراوان داشت (خطبه 183، ص268). از دیدگاه امام علی (ع) سخاوت وقتی است که انسان بدون این که کسی درخواست کند کمک کند (حکمت 53، ص478). به عبارت دیگر نه تنها انفاق بلکه سخاوتمندی در انفاق از اولویتهای ایشان است. از نظر امام علی (ع) کسى که یقین به پاداش دارد در بخشش، سخاوتمند است (حکمت 138، ص495). مهمترین اثر انفاق در نهج البلاغه پاداش الهی است: از نگاه حضرت، آن کس که با دست کوتاه ببخشد از دستی بلند پاداش گیرد (حکمت 232، ص510). به نظر سید رضی، معنى سخن این است که آنچه انسان از اموال خود در راه خیر و نیکى انفاق مى کند، هر چند کم باشد، خداوند پاداش او را بسیار مى دهد (همان). حفظ ایمان دومین اثر انفاق است. راهکار کلیدی امام علی(ع) برای حفظ دین و دنیا انفاق در دو شکل صدقه و زکات است. امام در ترغیب به انفاق، صدقه را موجب حفظ ایمان و زکات را موجب حفظ اموال دانسته است (حکمت 146، ص495). از دیگر اثرات انفاق، افزایش رزق و روزی است (حکمت 137، ص495) که خصوصاً در وقت تنگدستی، بیستر کارگشا است (حکمت258، ص513). از نظر فیض الاسلام، صدقه وسیله توانگر شدن است چنانکه جلوگیر از بلاها و گرفتاریها و پیشآمدها است (فیض الاسلام، 6/1201). خوشنامی در دنیا و آخرت از دیگر پیامدهای انفاق و صدقه در معارف علوی است. از نظر امام، پیروزمند شدن به این بخشش‌ها در دنیا باعث بزرگ شدن و خوشنام بودن و نیکی، در آخرت وسیلۀ رسیدن به درجات عالیه است (خطبه 142، ص198). از دیگر پیامدهای صدقه  و انفاق این است که در هر حالتی باشد چه پنهان و چه آشکار، اثرات مربوط به خودش را دارد. آن حضرت در بیان اسباب تقرب به خداوند و حفظ شعائر اسلام، صدقه پنهانی را عامل ‌پوشاندن گناه میداند که خداوند به سبب آن، عقاب معصیت و گناه را کم می‌فرماید و نیز صدقه آشکار را عامل دفع انواع مردن بد (مرگ ناگهانی، غرق شدن، سوختن، زیر آوار رفتن و مانند آنها ) معرفی میکند (خطبه 109، ص 163). مهمترین شرایط انفاق از دیدگاه آموزههای نهج البلاغه این است که انفاق در طاعت الهی باشد و نه معصیت او (حکمت 429، ص552)؛ همچنین انفاق با اخلاص باشد و نه ریا و خودنمایی (خطبه 23، ص65). حضرت در این خطبه، فقرا را پند می‌دهد که بر اغنیاء رشک نبرند و به اغنیاء دستور داده که از روی ریا و خود نمائی کاری نکنند؛ و نیز انفاق از مال خود باشد و نه بیت المال (نامه 69، ص459)؛ دیگر اینکه انفاق در حال حیات باشد و نه پس از آن (حکمت 254، ص512) چه اینکه بیشتر مردم دوست دارند در دنیا راحت باشند؛ از این رو وصیت به انفاق اموال پس از مرگ خود می کنند(مغنیه 4/369؛ ابن ابی الحدید 19/95). عدالت و مساوات در انفاق از سوی حاکم از دیگر شرایط انفاق است. اسلام در همه قوانین سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی، بر مبنای مساوات و برابری حرکت می کند. بنابراین رهبر و مردم، والی و رعیت هیچ امتیازی بر یکدیگر ندارند. بر اساس اصل مساوات و برابری، همه حق دارند کار کنند و نیازهای ضروری خود را از خوراک و پوشاک تأمین کنند تا عدالت کامل اجتماعی برقرار گردد. امام علی علیه السلام در زمینه تقسیم انفاق بین مردم در نامه خود به مصقلة بن هبیره شیبانى که عامل او در اردشیر خره بود تأکید میکند مسلمانانی که در نزد تو هستند، یا در نزد ما هستند، سهمشان از این غنیمت برابر است (نامه43، ص415). امام علی علیه السلام در اولین سخنان خود اجرای مساوات را محور کار خود قرار داده و درباره اموالی که خلیفه سوم از بیت المال حیف و میل کرده سوگند میخورد اگر چیزی را که عثمان بخشیده، نزد کسی بیابم، آن را به صاحبش بر می گردانم، هر چند آن را کابین زنان کرده باشند (خطبه15، ص57). از دیگر شرایط انفاق در مال  این است که مال در جای خودش و شرایط مناسب خرج شود. آن حضرت در مذمت فرد صاحب مال که مالش را بی جا صرف می‌کند تأکید میکند کسی که خداوند ثروتی به او عطا فرموده باید با مال، ابتدا خویشان را کمک و یاری کند و از آن مال (آشنایان را ) مهمانی شایسته نماید (به هر کس مناسب حال خودش) و با آن اسیر و گرفتار را رهائی بخشیده و از آن به درویش و وام دار عطا کند، و باید در  برادری حقوق واجب مانند زکات و حقوق مستحب مانند صدقات، شکیبائی ورزد (خطبه 142، ص432). و در نهایت، یکی از شرایط اصلی انفاق این است که بر اسا اعتدال و میانه روی و به دور از هرگونه اسراف و بخل باشد. امام علی علیه السّلام در نامه‌ای که برای تأکید کردند که از اسراف بپرهیزد و میانه‌روی را برگزیند و از امروز به فکر فردا باشد و به اندازه نیازمندی خود از مال (دنیا) نگهدارد و زیادی آن را برای روز نیازمندی (آخرت) پیش فرستد (نهج البلاغه، نامه 21، ص377). نکته مهم در موضوع انفاق، ضرورت انفاق به محرومان از سوی حاکمان یا همان تأمین اجتماعی است. امام علی علیه السلام به مالک اشتر فرمان میدهد برای محرومان در بیت المال حقی مقرّر دارد (نامه53، ص429). و در نامهاش به قثم بن عباس، عامل خود در مکه دستور میدهد که مال خدا را به عیالمندان و گرسنگان و محتاجان و فقیران برساند. و در ادامه، تأکید میکند هرچه افزون آید، نزد ایشان بفرستد تا آن را به محتاجان برسانند(نامه67، ص458). نکته دیگر اینکه انفاق و صدقه مفهوم بسیار وسیعی دارد که هم شامل انفاقهای مالی واجب و مستحب (اعم از خمس، زکات، صدقه و...) و هم شامل انفاقهای معنوی مانند علم و دانش می‏شود و البته در معارف علوی، انفاق علم، بسی والاتر از انفاق مال است؛ زیرا علم و دانش از انسان نگهبانی می‌‌کند، در حالیکه انسان باید از اموال و دارایی خود نگهبانی کند؛ همچنین مال و دارایی با خرج کردن کم می‌‌شود، امّا علم و دانش با انفاق زیاد می‌‌گردد و نیز دست پرورده مال و ثروت با از بین رفتن آن از بین می‌‌رود و احترام و موقعیت اجتماعی خود را از دست می‌‌دهد (حکمت147، ص496). به عبارت دیگر هرچه از علم انفاق شود هم موجب رشد بیشتر علم میشود و هم باعث رشد قوه تفکر و تعقل(راوندی 3/323؛ مجلسی 3/391). البته انفاق و صدقه از نظر معنوی، روحیه گذشت، بخشش و فداکاری و نیز نوع دوستی و برادری را نیز در انفاق کننده پرورش می‏دهد. میتوان گفت اثر اجتماعی انفاق و صدقه، پر کردن خللها و کمبودها و رفع نیازمندیهای جامعه و مخصوصاٌ فقیران و ریشه کن کردن فقر است و اثر فردی آن در دنیا و آخرت شامل حال انفاق کننده می شود و در مقابل، مهمترین پیامد عدم انفاق از نگاه امام علی (ع)، حذف نعمت و اعطای آن به دیگری است (حکمت 429، ص552).  که “شکر نعمت نعمتت افزون کند  کفر نعمت از کفت بیرون کند“ (مولوی، مثنوی معنوی، دفتر اول، بخش47) که به صورت “شکر قدرت قدرتت افزون کند … جبر نعمت از کفت بیرون کند” نیز مطرح می شود. (همان)



منابع
نهج البلاغه  صبحی صالح، قم، دارالهجره، بیتا.
ابن ابی الحدید، عزالدین ابوحامد، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه مرعشی، 1137ق.
ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، قم، انتشارات علامه، 1379ق.
ابن فارس، احمد، مقایس اللغه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1404ق.
ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، مؤسسه التاریخ العربی، 1426 ق.
راغب اصفهانی‌، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، دمشق، دارالعلم الدار الشامیة، ‌چاپ اول‌، 1۴۱۲ق.
راوندی، قطب الدین سعید بن هبه الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه مرعشی، 1364ش.
طبرسی، فضل بن حسن؛ ‏مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق محمد جواد بلاغی، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
فیروز آبادی، مجد الدین، القاموس المحیط، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1417ق.
 فیض الاسلام، علینقی، ترجمه وشرح نهج البلاغه، تهران، 1365ش.
معادی‌خواه، عبدالمجید، فرهنگ آفتاب: فرهنگ تفصیلی مفاهیم نهج‌البلاغه، تهران، ۱۳۷۲ش.
مجلسی، محمد باقر، شرح نهج البلاغه المقتطف من بحارالانوار، پدید آورنده: علی انصاریان، تهران، وزارت ارشاد، 1366ش.
مغنیه، محمدجواد، فیظلال نهج البلاغه، بیروت، دارالعلم، 1358ق.
مولوی، جلال الدین محمد بلخی، مثنوی معنوی، تهران، کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، ۱۳۹۲ش.
پست الکترونیک را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید