آیات
آیات برابر با نشانهها، گروهها و اشخاص است که در نهجالبلاغه در معانی متعددی مانند آیات قرآن، علامتها، معجزهها و عذابهای الهی بهکار رفته است.
آیات جمع آیه است. برای آیه، معانی متعددی بیان شده است که میتوان آنها را در سه مورد خلاصه کرد: نشانه و علامت؛ گروه و جماعت و شخص. معانی همچون امر شگفتآور، معجزه، برهان، عبرت، ساختمان بلند، آنچه براى رسیدن به هدف و مقصودى مورد توجّه و وسیله قرار گیرد و غیره با معنای نشانه و علامت تناسب دارد.
واژهشناسان پیرامون ریشه، اصل (بناء) و وزن آیه اختلاف نظر دارند. الف) بیشتر آنها ریشه آیه را «أ ی ی» به معنای قصد و توجه، درنگ و انتظار میدانند و چهار احتمال درباره اصل و وزن آن بیان کردهاند: آیِیَة بر وزن فاعِلَة که عین یا لام آن تخفیف یافته است؛ أیَیَة بر وزن فَعَلَة؛ أیْیَة بر وزن فَعْلَة؛ أیِیَه بر وزن فَعِلَه که در هر سه، یاء اول به الف تبدیل شده است. ب) برخی بر این باورند که آیه از ریشه «أ و ی» به معنای قصد و توجه گرفته شده و اصل آن، أَوَیَة بر وزن فَعَلَة است. ج) برخی نیز میپندارند ریشه آیه، «أ أ ى» و اصل آن، أءْیَه بر وزن فَعْلَة است. (فراهیدی 8/441، ابنعباد 10/472، ابنفارس 1/167، جوهری 6/2275، راغب اصفهانی 101، ابنعطیه 1/57، ابنمنظور 14/61، فیروزآبادی 1/85، مصطفوی 1/186)
آیه در اصطلاح اندیشمندان علوم قرآنی، قطعهای از قرآن است که در سورهای واقع شده و شروع و پایان دارد و از چند جمله یا کلمه ـ گرچه برخی در تقدیر باشند ـ تشکیل شده است. (سیوطی 1/188)
آیه، هفدهبار ـ هشتبار بهصورت مفرد و نه بار بهصورت جمع ـ در نهجالبلاغه آمده است که بر اساس معنا میتوان آنها را چنین دستهبندی کرد:
1. آیۀ قرآن
افزون بر بهرهگیری از آیات متعدد قرآن در نهجالبلاغه بهصورت صریح، ضمنی یا اشاری، واژه آیه، 5 بار بهصورت مفرد و جمع در معنای آیه قرآن بهکار رفته است.
ـ عبارت «وَ أَشْهَدُ أَنَّ مَنْ سَاوَاکَ بِشَیْءٍ مِنْ خَلْقِکَ فَقَدْ عَدَلَ بِکَ و الْعَادِلُ بِکَ کَافِرٌ بِمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ مُحْکَمَاتُ آیَاتِکَ» (شریف رضی 126، خطبه 91) شهادتی است بر کفر مشبهه و بیانگر آن است که هر کس خداوند را به مخلوقاتش تشبیه کند، بر اساس محکمات آیات قرآن، کافر است. (خوئی 6/322؛ موسوی 2/67؛ مغنیه 2/13)
ـ عبارت «فَإِنَّهُ لَمْ یُخْفِ عَنْکُمْ شَیْئاً مِنْ دِینِهِ وَ لَمْ یَتْرُکْ شَیْئاً رَضِیَهُ أَوْ کَرِهَهُ إِلَّا وَ جَعَلَ لَهُ عَلَماً بَادِیاً وَ آیَةً مُحْکَمَةً تَزْجُرُ عَنْهُ أَوْ تَدْعُو إِلَیْهِ» (شریف رضی 265ـ266، خطبه 183) جامعیت احکام اسلام و قرآن را توصیف میکند که خداوند چیزى از دینش را بر بندگان پنهان نکرده و هیچ مطلبى که سبب رضایت یا ناخشنودیش باشد وانگذاشته، جز اینکه نشانهاى آشکار و آیهاى محکم ـ غیرمتشابه، با دلالت آشکار و غیرمنسوخ ـ براى آن قرار داده است که از آن بازمىدارد یا به سوى آن دعوت مىکند. (خویی 10/363؛ شوشتری 1/422؛ مکارم 7/100)
ـ عبارت «فَإِذَا مَرُّوا بِآیَةٍ فِیهَا تَشْوِیقٌ رَکَنُوا إِلَیْهَا طَمَعاً ... وَ إِذَا مَرُّوا بِآیَةٍ فِیهَا تَخْوِیفٌ أَصْغَوْا إِلَیْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ» (شریف رضی 304، خطبه 193) به وصف تقواپیشگان میپردازد که چگونه هنگام ترتیل قرآن، هر گاه به آیهاى برسند که در آن ذکر ثواب و تشویقی به بهشت باشد، با علاقه فراوان به آن روى آورند ... و هر گاه به آیهاى برخورد کنند که در آن بیمدادنی از جهنم باشد گوشهاى دل خویش را براى شنیدن آن باز مىکنند و اینگونه امید آنها با تلاوت آیات امیدبخش و خوفشان با تلاوت آیات بیمدهنده بیشتر میشود. (ابنابیالحدید 10/143؛ خوئی 12/125ـ126)
ـ عبارت «وَ مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ النَّارَ فَهُوَ مِمَّنْ کَانَ یَتَّخِذُ آیَاتِ اللَّهِ هُزُواً» (شریف رضی 508، حکمت 228)، اخلاص نداشتن در تلاوت قرآن و عمل نکردن به آموزههای آن را به منزلۀ استهزا به آیات الهى و سبب ورود به جهنم معرفی میکند. (ابنمیثم 5/357؛ ابنابیالحدید 19/52؛ خوئی 21/297)
2. نشانه و علامت
واژه آیه، ده بار بهصورت مفرد و جمع در معنای نشانه و علامت بهکار رفته است. این موارد هم شامل نشانههای آفاقی و غیر آفاقی میباشد.
ـ عبارت «فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُ لِـ ... یُرُوهُمْ آیَاتِ الْمَقْدِرَةِ مِنْ سَقْفٍ فَوْقَهُمْ مَرْفُوعٍ ...» (شریف رضی 43، خطبه 1) یکی از وظیفههای پیامبران الهی و هدفهای بعثت را توجه دادن بندگان به نشانههای قدرت خداوند همچون آسمان، زمین و غیره معرفی میکند تا در آنها بیندیشند و عبرت گیرند. (ابنمیثم 1/202؛ خوئی 2/150؛ موسوی 1/44؛ مغنیه 1/59)
ـ عبارت «فَاتَّعِظُوا عِبَادَ اللَّهِ بِالْعِبَرِ النَّوَافِعِ وَ اعْتَبِرُوا بِالْآیِ السَّوَاطِعِ» (شریف رضی 116، خطبه 85) مردم را به عبرتگرفتن از آیات درخشان الهی فرا میخواند که مراد از آنها، نشانههای قدرت الهی از شگفتیهای خلقت و حوادث عالم است یا آیههای قرآن. (ابنمیثم 2/276؛ ابنابیالحدید 6/346ـ347؛ خوئی 6/115؛ موسوی 2/7)
ـ عبارت «فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ ... وَ الْآیَاتُ و وَاضِحَةٌ ...» (شریف رضی 119، خطبه 87) در معرفی عترت پیامبر (ص) و تشویق مردم به پیروی از آنان برای خروج از گمراهی، نشانهها ـ ی الهی هدایتکننده بهسوی حق ـ را آشکار، معرفی میکند. مراد از این نشانهها، یا نشانههای یقین یعنی ائمه اطهار (ع) است یا نشانههای قدرت الهی همچون زمین و آسمان و غیره. (خوئی 6/193؛ شوشتری 3/502؛ موسوی 2/29)
ـ عبارت «وَ جَعَلَ شَمْسَهَا آیَةً مُبْصِرَةً لِنَهَارِهَا وَ قَمَرَهَا آیَةً مَمْحُوَّةً مِنْ لَیْلِهَا» (شریف رضی 128، خطبه 91) در توصیف آسمان، با اشاره به آیه 12 سوره اسراء، خورشید و ماه را دو نشانۀ کمال قدرت خداوند، معرفی و بیان میکند که خداوند، خورشید را نشانۀ روشنىبخش روز قرار داد تا همه چیز با نور او، دیدنى باشد و ماه را نشانه و نورى متغیر و کمرنگ براى زدودن شدت تیرگى شبها قرار داد. (ابنمیثم 2/348ـ349؛ خوئی 6/354؛ راوندی 1/389؛ مغنیه 2/19؛ مکارم 4/90)
ـ عبارت «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ ... لَمْ یُعِذْکُمْ مِنْ أَنْ یَبْتَلِیَکُمْ وَ قَدْ قَالَ جَلَّ مِنْ قَائِلٍ: (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ وَ إِنْ کُنَّا لَمُبْتَلِینَ)» (شریف رضی 150، خطبه 103) در توصیف وقایع آخرالزمان، با استدلال به آیه 30 سوره مومنون بیان میکند که این حوادث، نه از باب ستم به بندگان که از باب آزمایش آنهاست. (ابنمیثم 3/21؛ ابنابیالحدید 7/113؛ خوئی 7/191) آیه به داستان حضرت نوح (ع) اشاره میکند که در آن، نشانههایی برای عبرتگرفتن اهلخرد وجود دارد.
ـ عبارت «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی شَرَعَ الْإِسْلَامَ ... فَجَعَلَهُ ... آیَةً لِمَنْ تَوَسَّمَ» (شریف رضی 153، خطبه 106) اسلام را نشانهای برای شخص تیزبین و بافراست معرفی میکند که در جستجوی راه حق و یافتن اهداف آن است. (ابنمیثم 3/31؛ خوئی 7/258؛ مکارم 4/473)
ـ عبارت «وَ لَا یَجْرِی عَلَیْهِ السُّکُونُ وَ الْحَرَکَةُ ... إِذاً لَقَامَتْ آیَةُ الْمَصْنُوعِ فِیهِ» (شریف رضی 273، خطبه 186) در بیان توحید و تنزیه خداوند، هر گونه سکون و حرکتی را از ذات خداوند نفی میکند؛ زیرا حرکت و تغییر، نشانهای بر حدوث و مخلوق بودن است. (ابنابیالحدید 13/78؛ خوئی 11/82)
ـ عبارت «ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَیْهِ الْکِتَابَ نُوراً لَا تُطْفَأُ مَصَابِیحُهُ ... جَعَلَهُ اللَّهُ ... آیَةً لِمَنْ تَوَسَّمَ» (شریف رضی 315ـ316، خطبه 198) قرآن را ـ به جهت تدبر در مثلها و داستانهایش که دربرگیرنده عبرتها و نشانههاست ـ نشانهای برای شخص تیزبین و متفکر پندپذیر معرفی میکند که در جستجوی حقایق پنهان امور است. (ابنمیثم 3/460؛ خوئی 12/312؛ موسوی 3/416)
ـ عبارت «شَاهَدُوا مِنْ أَخْطَارِ دَارِهِمْ أَفْظَعَ مِمَّا خَافُوا وَ رَأَوْا مِنْ آیَاتِهَا أَعْظَمَ مِمَّا قَدَّرُوا» (شریف رضی 339، خطبه 221) توصیفگر حالتهای مردگان در برزخ یا قیامت است و بیان میکند که گناهکارها، سختیها و عذاب را شدیدتر از آنچه در دنیا از آن میترسیدند، و تقواپیشهها، نشانههای رحمت و ثواب را بزرگتر از آنچه در دنیا میپنداشتند، دیدند. (ابنابیالحدید 11/159؛ خوئی 14/228) برخی نیز معتقدند مراد از آن مطلق انسانهاست که از امور هولناک قیامت، شدیدتر از آنچه از آن میترسیدند و از نشانهها و حقیقتهای قیامت یا نشانههای جبروت خداوند، بزرگتر از آنچه تصور میکردند، مشاهده کردند. (موسوی 4/17؛ شوشتری 11/240)
3. معجزه
ـ عبارت «الْحَمْدُ لِلَّهِ ... الَّذِی کَلَّمَ مُوسَى تَکْلِیماً وَ أَرَاهُ مِنْ آیَاتِهِ عَظِیماً بِلَا جَوَارِحَ وَ لَا أَدَوَاتٍ وَ لَا نُطْقٍ وَ لَا لَهَوَاتٍ» (شریف رضی 262، خطبه 182) در ستایش خداوند، به سخن گفتن او با حضرت موسی (ع) اشاره میکند. از دیدگاه برخی شارحان، برای آنکه میان «تَکْلِیماً» و «بِلَا جَوَارِحَ ...» جمله معترضه نامناسبی قرار نگیرد، مراد از آیات عظیم، معجزههایی است که هنگام سخن گفتن خدا با حضرت موسی (ع) آشکار شد. همچون شنیدن صدا از شش جهت (ابنابیالحدید 10/90؛ خوئی 10/321؛ موسوی 3/186؛ مکارم 7/52) و آتش گرفتن درخت سبز بدون سوختن درخت یا خاموش شدن آتش. (خوئی 10/321؛ موسوی 3/186) برخی احتمال دادهاند مراد از آن، دو معجزۀ عصا و ید بیضاست که همزمان با تکلّم، به حضرت موسى (ع) ارائه شد. (مکارم 7/52) برخی نیز آن را بر معجزههای نهگانۀ حضرت موسی (ع) حمل کردهاند. (شوشتری 1/366)
4. عذاب الهی
ـ عبارت «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ ... تَحْذِیراً بِالْآیَاتِ وَ تَخْوِیفاً بِالْمَثُلَاتِ» (شریف رضی 46، خطبه 2)، یکی از وظیفهها و هدفهای بعثت پیامبر اسلام (ص) را، برحذرداشتن و بیمدادن مردم از گناه، بهوسیله عذابهای الهی نازلشده بر امتهای پیشین معرفی میکند. زیرا این عذابها، نشانۀ غلبه و قدرت خداوند و دربرگیرنده عبرت است. (ابنمیثم 1/240ـ241؛ مغنیه 1/75؛ موسوی 1/64؛ آملی 220) البته برخی شرحنویسها معتقدند مراد از آیات در این عبارت، آیات قرآن است که پیامبر (ص) بهوسیله آنها مردم را برحذر میدارد. (خوئی 2/293؛ صوفیتبریزی 1/556؛ مدرس وحید 2/214) برخی نیز مراد از آن را، مطلق نشانههای الهی میدانند. (شوشتری 2/150)
در میان هفده کاربرد آیه در نهجالبلاغه، بیشترین موارد بر معنای نشانه و علامت قابل انطباق است، سایر موارد نیز با همین معنا تناسب دارد. با این توضیح که آیات قرآن نشانهای برای بندگان بهویژه تقواپیشگان محسوب میشود. معجزات حضرت موسی (ع) علامتی آشکارا است که خداوند به وی ارزانی داشته است. بیمدادن مردم با یادکرد عذابهای گذشتگان نیز نشانههایی است که پیامبر (ص) برای برحذر داشتن انسانها از مخالفت با خداوند ارائه میکند.
کتابنامه
ابنابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله، شرح نهجالبلاغة، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1404ق
ابنعباد، إسماعیل (صاحب)، المحیط فی اللغة، تحقیق محمدحسن آلیاسین، بیروت: عالم الکتاب، 1414ق
ابنعطیه، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز فى تفسیر الکتاب العزیز، تحقیق عبدالسلام عبدالشافى محمد، بیروت: دارالکتب العلمیة، 1422ق
ابنفارس، أحمد، معجم مقاییس اللغة، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قم: مکتب الاعلام الاسلامی، 1404ق
ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادى، بیروت: دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع ـ دارصادر، 1414ق
ابنمیثم، میثم بن علی، شرح نهجالبلاغة، بیجا: دفتر نشر کتاب، 1362ش
آملی، عزالدین جعفر بن شمسالدین، ترجمه و شرح نهجالبلاغة، [بیجا]: امور فرهنگی و اجتماعی آستان قدس رضوی، 1355ش
جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة، تحقیق أحمد عبدالغفور عطار، بیروت: دارالعلم للملایین، 1407ق
خوئی، میرزا حبیبالله، منهاج البراعة فی شرح نهجالبلاغة، تهران: مکتبة الاسلامیة، 1358ش
راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داوودى، بیروت/دمشق: دارالقلم/ الدارالشامیة، 1412ق
راوندی، قطبالدین سعید بن هبهالله، منهاج البراعة فی شرح نهجالبلاغة، قم: کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، 1364ش
سیوطی، جلالالدین، الاتقان فى علوم القرآن، ریاض: وزارة الشؤون الإسلامیة والدعوة والإرشاد السعودیة، بیتا
شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، تصحیح صبحی صالح، قم: هجرت، 1414ق
شوشتری، محمدتقی، بهج الصباغة فی شرح نهجالبلاغة، تهران: امیرکبیر، 1376ش
صوفیتبریزی، ملاعبدالباقی، منهاج الولایة فی شرح نهجالبلاغة، تهران: آینه میراث، 1378ش
فراهیدى، خلیل بن أحمد، کتاب العین، قم: هجرت، 1409ق
فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز، تحقیق محمدعلی نجار، قاهره: المجلس الأعلى للشئون الإسلامیة، 1416ق
مدرس وحید، احمد، شرح نهجالبلاغة، قم: بینا، بیتا
مصطفوى، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1368ش
مغنیه، محمدجواد، فی ظلال نهجالبلاغة، بیروت: دارالعلم للملایین، 1358ش
مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین (ع)، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1391ش
موسوی، سیدعباس علی، شرح نهجالبلاغة، بیروت: دارالمحجة البیضاء، 1376ش