جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ۱۵:۰۷

نشست«نظریه عدالت درنهج‌البلاغه» با سخنرانی حضرت آیت الله دین پرور(دامت برکاته) برگزار شد

نشست«نظریه عدالت درنهج‌البلاغه» با سخنرانی حضرت آیت الله دین پرور(دامت برکاته) برگزار شد
این مفسر نهج‌البلاغه با اشاره به اینکه برخی عدالت و ظلم را یک امر قراردادی می‌دانند و آنچه خود صلاح می‌دانند از عدالت و ظلم تعبیر می‌کنند، اظهار داشتند: در فرهنگ علوی عدالت یک مسئله مطلق است که افراد باید خود را بر اساس آن تنظیم کنند، نه اینکه عدالت بر اساس نظریه‌ها تنظیم شود.
نشست «نظریه عدالت در نهج‌البلاغه»، شب گذشته، ۲۰ مهر، با سخنرانی آیت‌الله سیدجمال‌الدین دین‌پرور، مفسر نهج‌البلاغه، در بنیاد نهج‌البلاغه برگزار شد.
آیت الله دین‌پرور بیان داشتند: مسئله عدالت امام علی(ع)، در آن دورانی که اتفاق افتاد گرچه زمانش کوتاه بود و مشکلات زیادی بر امام(ع) تحمیل شد، اما به عنوان یک الگو مطرح است و نه تنها آن زمان بلکه حتی در زمان ما نیز این فرم عدالت و حکومت عادلانه امام(ع) به اندازه‌ای از یک پایگاه علمی و قوی برخوردار بود که تا زمان حاضر و حتی در سازمان ملل نیز مطرح شده است. در گزارش سال ۲۰۰۲ سازمان ملل درباره جامعه عدل‌محور، از میان این گفت‌وگوها، افکار و آرای مختلف به عهدنامه مالک اشتر در جامعه عدل‌محور مورد توجه قرار گرفته است.
ایشان افزودند: بنابراین معلوم می‌شود که بحث عمیقی است که رخ داده و بعد از هزار و اندی سال مورد توجه و استناد قرار گرفته است. از نظر سیره امام(ع) اگر بخواهیم مطالعه کنیم، طبیعتاً بحث شیرین و مفصلی است که می‌توانیم گزاره‌های عدالت ایشان در آن دوران را بررسی کنیم و ببینیم چه بوده است، اما موضوع این جلسه سیره امام(ع) و بررسی آن نیست که به عنوان مباحث تاریخی بگوییم که امام(ع) چه کردند، بلکه موضوع این جلسه نظریه عدالت امام(ع) است.
استخراج اصول علمی از سیره عملی
این مفسر نهج‌البلاغه تصریح داشتند: معنای تئوری یا فرضیه یا اصول علمی است و منظور ما نیز همین معنای دوم است و می‌خواهیم این اصول علمی را از سیره و کلام امام(ع) استخراج کنیم که برای همیشه مورد استفاده و الگو قرار گیرد. در مورد نظریه عدالت صحبت‌هایی تهیه شده است. برخی عدالت را یک امر نسبی و قراردادی می‌دانند که جمعی با یکدیگر قرار می‌گذارند که چه چیزی عدالت و چه چیزی ظلم باشد. چون بحث عدل و ظلم یک بحث فطری است. اگر از ظالم‌ترین آدم‌ها بپرسید که ظلم بد است یا خیر، می‌گوید که خیلی هم بد است، اما این مهم است که عدالت چطور می‌خواهد اجرا شود و در مورد مردم و جامعه چطور باید به عدالت توجه کنیم.
ایشان در ادامه ابراز کرد: بنابراین برخی معتقدند که عدل و عدالت قراردادی است، اما این‌ها می‌گویند که آنچه از عدالت و ظلم معنا می‌کنیم همان مراد است؛ مثلاً اگر از رئیس‌جمهور آمریکا بپرسیم که می‌خواهیم به مردم فلسطین کمک کنیم می‌گوید خیر، مردم اسرائیل هم حق حیات دارند و عدل این است که فلسطینیان را بیرون کنیم؛ لذا در بسیاری از موارد با یکدیگر قرارداد می‌گذارند تا تعیین کنند عدل و ظلم به چه معناست؛ طبیعتاً چنین نظری خطرناک است و اگر قرار باشد کسی عدل و ظلم را بر مبنای خاص خود معنا کند به قول معروف سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.
عدالت تابع افکار نیست
آیت الله دین پرور در ادامه افزودند: در منطق اسلام و فرهنگ علوی، عدل یک امر مطلق است و نه قراردادی. یعنی از فرهنگ امام علی (ع) استفاده می‌شود که عدالت امری ثابت است و زمان و مکان نمی‌شناسد و تابع شرایط و افکار و حالات نیست. عدالت نسبی نیست بلکه مطلق است؛ یعنی مسئله عدالت و اجرای آن بحث فامیلی و فرزندی و هم‌خط سیاسی بودن و … را نمی‌شناسد. خواص و عوام را نیز نمی‌شناسد، بلکه عدالت تعریفی مطلق دارد و حقیقتی فطری است که افراد باید خود را براساس آن تنظیم کنند، نه اینکه عدالت براساس خواسته‌ها و قرارداد‌ها تنظیم شود.
وی در ادامه بیان کرد: نکته فطری بودن عدالت نیز این طور است که خود ظالم نیز می‌داند که عدالت و ظلم چیست. در نامه چهل‌و‌یکم نهج‌البلاغه، امام(ع) خطاب به یکی از عمال خود می‌فرمایند: «فَإِنِّی کُنْتُ أَشْرَکْتُکَ فِی أَمَانَتِی وَ جَعَلْتُکَ شِعَارِی وَ بِطَانَتِی … کَیْفَ تُسِیغُ شَرَاباً وَ طَعَاماً وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّکَ تَأْکُلُ حَرَاماً وَ تَشْرَبُ حَرَاماً …؛ تو را در امانت خود شریک کردم و یار و همراز خود شمردم و هیچ یک از افراد خاندان من در غمخوارى و یارى و امانتدارى در نزد من همانند تو نبود. چون دیدى که روزگار بر پسر عمت چهره دژم کرده و دشمن، آهنگ جنگ نموده و امانت مردم تباهى گرفته و این امت به تبهکارى دلیر شده و پراکنده و بی سامان گردیده، تو نیز با پسر عمت دگرگون شدى و با آنان که از او رخ برتافته بودند، رخ بر تافتى و، چون دیگران او را فرو گذاشتى و با خیانتکاران همرأى و همراز شدى … سبحان الله، آیا به قیامت ایمانت نیست، آیا از روز حساب بیمى به دل راه نمى دهى. اى کسى که در نزد من از خردمندان مى‌بودى، چگونه آشامیدن و خوردن بر تو گواراست و حال آنکه، آنچه مى‌خورى و مى‌آشامى از حرام است».
معظم له در پایان اذعان داشتند: بنابراین معلوم می‌شود که این فرد خود می‌داند دارد حرام‌خواری انجام می‌دهد، اما با وجود این دست از این کار برنمی‌دارد؛ بنابراین این مسئله یک امر فطری است. همچنین باید توجه داشت که در مورد اصل عدالت و خوب بودن آن تردیدی نیست، بلکه مسئله اصلی در مورد نحوه اجرای عدالت در جامعه است.
۱۲ آذر ۱۳۹۸
تعداد بازدید : ۲,۳۴۸
کد خبر : ۳

نظرات بینندگان

برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.