آیین رونمایی از کتاب «سَلُونِی قَبْلَ أَن ْتَفْقِدُونِی، تحریر نهج
البلاغه» تالیف آیتالله العظمی جوادی آملی، ۲۴ آذر در سالن قلم کتابخانه
ملی رونمایی شد.
آیتالله محقق داماد نیز در ادامه این مراسم طی سخنانی گفت: «صفیالدین
حلی» در آغاز قرن هفتم از شاگردان نامدار محقق حلی است. او فقیه و شاعر
زبردستی است و میتوان گفت یکی از بهترین مدحهایی که در فضایل حضرت مولا
در ادبیات شیعه سروده شده قصیده صفیالدین حلی است.
او افزود: وقتی نهجالبلاغه را باز میکنیم در عین حال که او فرمانروا است و
حکومت عادلانه دارد (نامه مالک اشتر نمونه این عدل است) اما بین زهد و
حاکمیت را جمع کرده است. او زهدش را درون حکومت و فرمانروایی اش نشان
میدهد و این رویکردی است که خلاف مکتبهای اخلاق سیاست است. از چنین
شخصیتی که دارای صفات متضاد است چنین کتابی بیرون آمده است.
آیتالله محقق داماد ادامه داد: همه چیز در این کتاب هست. حال چه کسی می
تواند این اثر را شرح کند؟ چه کسی سزاوار است این کتاب با این همه مطالب
مختلف را شرح کند؟ ما فرزند حوزه هستیم و افراد را میشناسیم. تعدادی از
افراد متخصص در یک رشته هستند و تقوای آنان این اقتضا را دارد که مخالف
علوم دیگر نباشند و حداقل به رشتههایی که نمیدانند حمله نکنند، البته همه
اینگونه نیستند و عدهای چنان متخصص در یک رشته میشوند که به رشتههای
دیگر حمله و رشتههای دیگر را سرکوب میکنند.
این استاد دانشگاه گفت: شاید شخصیتی که در زمان ما جامع این رشتهها و از
نوادر شخصیتهای جامع است آیتالله جوادی آملی باشد. او حکیم است و بیست
جلد «رحیق مختوم» شاهد حکیم بودن او است. تفسیر تسنیم شاهدی بر مفسر بودن
او است. ادیب است و از همه بالاتر اینکه فقیه است. اگر میخواهید شخصیت
فقهی او را ببینید باید در دوره حج و بیع و خمس ببینید.
او تصریح کرد: اگر از من بپرسند در تاریخ چهارده قرن ادبیات اسلامی، چه
کتابی معرف حقوق عمومی اسلامی است میگویم نهجالبلاغه؛ آنجا که به عنوان
یک حاکم میگوید از من انتقاد کنید و حق انتقاد دارید. در کدام کتاب بهتر
از نهجالبلاغه حقوق اپوزیسیون محترم شمرده شده است؟
آیت الله محقق داماد افزود: درد بی درمان امروز دنیا عدم توجه به حقوق
اقلیت و حقوق اپوزیسیون است؛ دم از دموکراسی و احترام به حقوق اکثریت
میزنند در حالی که دموکراسی احترام به حق اقلیت است چون اکثریت که قدرت را
دارد و این در نهجالبلاغه شکوفا شده است که حقوقی از این دست چگونه باید
رعایت شود و اگر یک فقیه ذیل این حرفها حرف بزند فقیهانه و خواندنی
میشود.
او گفت: فقیهانه سخن گفتن را ذیل نهج البلاغه میبینیم. حقوق خوارج و کسانی
که مسلحانه قیام کردهاند و برخورد مولا(ع) با خوارج یکی از زیباترین
مواردی که در نهجالبلاغه آمده است. حقوق بشر که حضرت به والی اش میفرماید
یازده قرن قبل از اعلامیه حقوق بشر در نهج البلاغه آمده است. در قرن حاضر
پس از جنگ جهانی بود که اعلامیه حقوق بشر را نوشتند و مهمترین اصل آن را
نیز برابری انسانها قرار دادند؛ بنابراین چنین عباراتی را حتما باید یک
حکیم شرح کند. کجا هستند کسانی که ضدفلسفه هستند و بتوانند این عبارت
نهجالبلاغه را معنا کنند؟